روابط داده، اطلاعات و دانش
داده عاملی است که ذخیره میشود و پس از پردازش به اطلاعات تبدیل میگردد. در واقع میتوان گفت آنچه که به عنوان مقادیر صفات خاصه در پایگاه اطلاعاتی ذخیره میشوند، داده است اما زمانی که هریک از این مقادیر برای پرسش یا مسئلهای مورد تفسیر قرار گیرند و زمینه اقدام یا عدم اقدام عملی را فراهم میکند، به اطلاعات مبدل میشوند. از تحلیل، درک و به خاطر سپردن اطلاعات، دانش بدست میآید. دانش افراد مختلف در یک زمینه موضوعی با دارا بودن اطلاعات یکسان و مشابه میتواند متفاوت باشد. نوناکا معتقد است اطلاعات زمانی به دانش تبدیل میشود که توسط اشخاص تفسیر گردیده، با عقاید آنان آمیخته شده و به آن مفهوم داده میشود. بی. سی. بروکز بین دانش و اطلاعات به یک نسبت تجربی معتقد است. وی میگوید اطلاعات به دانش افراد میافزاید. ساختمان اصلی دانش با ورود اطلاعات تغییر مییابد و سرانجام یک ساختار دانشی جدید به دست میآید. البته تمایز قائل شدن بین داده، اطلاعات و دانش تا حدود زیادی به خود کاربر مربوط است و این فرایند تبدیل داده به اطلاعات و سپس دانش برگشتپذیر است.
روابط میان داده، اطلاعات و دانش، سلسله مراتبی و مطلق نیست، افراد و موقعیتها تعیینکننده داده، اطلاعات و یا دانش بودن این عوامل هستند (جعفری مقدم، 1382).
عناصر دانش
پیچیدگی و ظرافت خاص مفهوم دانش میطلبد که عناصر تشکیلدهنده آن (ورای دادهها و اطلاعات) مورد تعمق بیشتر قرار گیرد. دانش، موضوعی پیچیده و پویاست و به دلیل ماهیت اجتماعیشدن و آمیخته بودن آن با ارزشها، باورها و تجارب انسانی، بسیار پیچیده و پویاست و درک آن مستلزم تعمق در مفهوم و عناصر تشکیل دهنده دانش است.
داونپورت و پروساک از جمله صاحبنظرانی هستند که عناصر دانش را مورد بررسی قرار دادهاند:
تجربه[1]
دانش، با گذشت زمان از راه تجربیات کسب شده از دورههای آموزشی، مطالعه کتابها و آموزش غیررسمی، گسترش مییابد. تجربیات، به کار و رویدادهای گذشته باز میگردند. تجربه و خبرگی دو کلمه مربوط به هم بوده و معادل فارسی واژههای Experience و Expert در انگلیسی هستند که از یک فعل لاتین به معنی «به بوته آزمایش گذاشتن» ریشه گرفتهاند. بنابراین مجرب و خبره به کسانی اطلاق میشود که در زمینهای خاص از دانش عمیقی برخوردارند، در عمل آن را آزمودهاند و مهارت کسب کردهاند. یکی از فواید اصلی و اولیه تجربه، ایجاد تصویری تاریخی است. بهوسیله این تصویر میتوان شرایط و اتفاقات جدید را مشاهده و درک کرد. دانش ناشی از تجربیات، نقش یا نقوشی در ذهن بهوجود میآورد که با استفاده از آنها میتوان بین آنچه که اکنون در حال شکل گرفتن است و آنچه که قبلاً افتاده، ارتباط برقرار کرد (افرازه، 1382).
پیچیدگی[2]
دانش، قدرت برخورد با پیچیدگیها را دارد. دانش بنایی سخت و غیرقابل نفوذ نیست، که پدیدههای جدید را به درون خود راه ندهد. دانش میتواند با استفاده از روشهای پیچیده با پیچیدگیها برخورد کند. این یکی از امتیازهای اصلی آن است، هر چند که همواره در پی یافتن جوابهایی ساده برای مشکلات پیچیده هستیم و با نادیدهگرفتن معضلات پیچیده آنها را حل شده میانگاریم. کارل ویکدر کتاب «حسگری سازمانی» میگوید: «برای ثبت و تنظیم موضوعی پیچیده، استفاده از نظام حسگری پیچیده لازم است». دانش میداند که چه چیزی را نمیداند. بسیاری از مردم به این
مسأله اذعان دارند که انسان هر چه بیشتر بداند متواضعتر می شود و به آنچه که نمیداند بیشتر پی میبرد (جعفری مقدم، 1382).
قضاوت و داوری
دانش بر خلاف دادهها و اطلاعات، شامل قضاوت نیز میشود. دانش، تنها با اتکا به مطالبی که در حال حاضر میداند درباره اطلاعات و شرایط جدید داوری و تصمیمگیری میکند. همچنین در برخورد با اطلاعات و موقعیتهای جدید
خود را پالایش و تصحیح نیز میکند. دانش را میتوان به نظامهای زنده و طبیعی تشبیه کرد که ضمن تعامل با محیط، رشد کرده و بهبود مییابد.
ارزشها و باورها
ارزشها و باورها از عناصر مهم پدیدآورنده دانش به شمار میروند. ارزشها و باورها زوایای نگرش ما را به وجود میآورند و در واقع حکم میکنند که چه چیزهایی را مشاهده و جذب کنیم و از این فرآیند به چه چیزهایی برسیم. انسانها دانش های خود را بر اساس باورهای خویش سازماندهی میکنند (داونپورت و پروساک، 1379، ص 37).
[1]. Experience
[2].Compelexity
لینک جزییات بیشتر و دانلود این پایان نامه:
رتبه بندی استراتژی مدیریت دانش با استفاده از رویکرد تلفیقی ANP و DEMATEL (مطالعه موردی: شهرداری تهران)