دهه ۱۹۶۰ را می توان دهه آغازین تئوری فازی نامید. منطق فازی برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ توسط دکتر لطفی زاده[۱]، دانشمند ایرانیتبار واستاد علوم کامپیوتری دانشگاه برکلی کالیفرنیا، ابداع شد ولی نخستین بار در پی تنظیم نظریه مجموعههای فازی به وسیله پروفسور لطفی زاده در سال ۱۹۶۵ در صحنه محاسبات نو ظاهر شد. کلمه فازی به معنای غیر دقیق، ناواضح و مبهم است. اگر بخواهیم نظریه مجموعههای فازی را توضیح دهیم، باید بگوییم نظریهای برای اقدام در شرایط عدم اطمینان می باشد. این نظریه قادر است بسیاری از مفاهیم و متغیرها و سیستمهایی را که نادقیق و مبهم هستند، صورتبندی ریاضی ببخشد و زمینه را برای استدلال، استنتاج، کنترل و تصمیمگیری در شرایط عدم اطمینان فراهم آورد(عادل آذر و فرجی، ۱۳۸۹). منطق فازی یکی از بهترین ابزارها برای تبیین مفهوم عدم قطعیت می باشد.
مفهوم مجموعه های فازی که توسط پرفسور لطفی عسگر زاده در سال ۱۹۶۵ مطرح گردید، با موضوع مباحث تصمیم گیری ترکیب گردید و در نتیجه الگوریتم های تصمیم گیری فازی مطرح گردیدند(وحدانی[۲]، ۲۰۱۰؛ لطفی زاده، ۱۹۶۵). همچنین روش های سازشی تصمیم گیری در محیط های فازی نیز مطرح گردید(بلمن و زاده[۳]، ۱۹۷۰و مهدوی[۴]، ۲۰۰۸).
مقاله کلاسیک پرفسور لطفی زاده درباره مجموعه فازی که در سال ۱۹۶۵ به چاپ رسید، سرآغاز جهتی نوین در علوم و مهندسی سیستم و کامپیوتر بود. در دهه ۱۹۷۰ تئوری فازی رشد پیدا کرد و کاربردهای عملی ظاهر گردید. اگر بگوییم پذیرفته شدن تئوری فازی بعنوان یک زمینه مستقل بواسطه کارهای بر جسته پروفسور لطفی زاده بوده سخن به گزاف نگفته ایم.
بسیاری از مفاهیم بنیادی تئوری فازی بوسیله زاده در اواخر دهه ۶۰ و اوائل دهه ۷۰ مطرح گردید. پس از معرفی مجموعه ای فازی در سال ۱۹۶۵، وی مفاهیم الگوریتم های فازی را در سال ۱۹۶۸، تصمیم گیری فازی را در سال ۱۹۷۰، و ترتیب فازی را در سال ۱۹۷۱ مطرح نمود. پس از آن پرفسور لطفی زاده به پژوهشهای خود در زمینه مجموعه فازی ادامه داد تا آنکه در سال ۱۹۷۳ طی یک مقاله کلاسیک دیگر تحت عنوان “شرحی بر دیدی نو در تجزیه و تحلیل سیستمهای پیچیده و فرایندهای تصمیم گیری” مفهوم استفاده از متغیرهای زبانی را در سیستم های حافظه و کنترل مطرح کرد. در فضایی که دانشمندان علوم مهندسی به دنبال روشهای ریاضی برای غلبه بر مسایل دشوارتر بودند، نظریه فازی به گونهای دیگر از مدلسازی، اقدام کرد. در منطق ارسطویی، یک دستهبندی درست و نادرست وجود دارد. تمام گزارهها درست یا نادرست هستند.
بنابراین جمله «هوا سرد است»، در مدل ارسطویی اساساً یک گزاره نمیباشد، چرا که مقدار سرد بودن برای افراد مختلف متفاوت است و این جمله اساساً همیشه درست یا همیشه نادرست نیست. در منطق فازی، جملاتی هستند که مقداری درست و مقداری نادرست هستند. برای مثال، جمله “هوا سرد است” یک گزاره منطقی فازی میباشد که درستی آن گاهی کم و گاهی زیاد است. گاهی همیشه درست و گاهی همیشه نادرست و گاهی تا حدودی درست است. مجموعههای قطعی[۵] در واقع همان مجموعههای عادی و معمولی هستند که در ابتدای نظریه کلاسیک مجموعهها معرفی میشوند. افزودن صفت قطعی به واقع وجه تمایزی را ایجاد مینماید که به کمک آن میشود یکی از مفاهیم ابتکاری و حیاتی در منطق فازی موسوم به تابع عضویت را به آسانی در ذهن به وجود آورد (عادل آذر و فرجی، ۱۳۸۹). در سال ۱۹۷۵ ممدانی و اسیلیان[۶]
چهارچوب اولیه ای را برای کنترل کننده فازی مشخص کردند و کنترل کننده فازی را به یک موتور بخار اعمال نمودند. نتایج در مقاله ای تحت عنوان”آزمایشی در سنتز زبانی با استفاده از یک کنترل کننده فازی” منتشر گردید. آنها ساخت کنترل کننده فازی به عنوان موضوع بسیار جدی را در دستور کار خود قرار دادند. در اوائل دهه ۱۹۸۰ این زمینه از نقطه نظر تئوریک پیشرفت کندی داشت.
در این مدت راه حل ها و مفاهیم جدید اندکی معرفی گردید چرا که هنوز افراد کمی داشتند روی آن کار می کردند. در واقع کاربردهای کنترل فازی بود که هنوز تئوری فازی را سر پا نگاه داشته بود. مهندسان ژاپنی به سرعت دریافتند که کنترل کننده های فازی به سهولت قابل طراحی بوده و در مورد بسیاری مسائل می توان از آنها استفاده کرد.
بدلیل اینکه کنترل فازی به یک مدل ریاضی نیاز ندارد. با وجودی که تئوری فازی جایگاه واقعی خود را پیدا نکرد با این حال هنوز محققینی بودند که روشهای جدید فازی، نظیر الگوریتم های فازی تصمیم گیری های فازی و… را مطرح نمودند. در فوریه۱۹۹۲ اولین کنفرانس بین المللی IEEE در زمینه سیستمهای فازی در سان دیگو برگزار گردید. این یک اقدام سمبلیک در مورد پذیرفتن سیستم های فازی بوسیله بزرگترین سازمان مهندسی یعنیIEEE بود. در سال ۱۹۹۳ بخش سیستم های فازی IEEE گشایش یافت. از نقطه نظر تئوری سیستم های فازی و کنترل در اواخر دهه ۸۰ و اوائل دهه ۹۰ رشد چشمگیری پیدا کرد و پیشرفتهایی در زمینه برخی مشکلات اساسی سیستمهای فازی صورت گرفت. (عادل آذر و فرجی، ۱۳۸۹ و شوندی، ۱۳۸۵).